دل نوشته آقای عباس قدیانی برای شهید رمضانعلی قدیانی

ساخت وبلاگ

 زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست. مقام معظم رهبری

«کلنجین وطن من»در ایامی قرار داریم که به دلیل جانفشانی جوانان غیور ایران زمین در آزاد سازی خرمشهر، به روزهای مقاومت و پایداری نام گرفته است. جانفشانی جوانان عزیز در آن ایام باعث شد امروز کشور ما در امنیت و آرامش کامل باشد. وظیفه ای که ما در حال حاضر بر عهده داریم آشنا کردن جوانان با ارزش های دفاع مقدس می باشد. وظیفه ای که اگر به خوبی انجام شود، ضمن تقویت باورهای دینی جوانان،  پایه های نظام انقلاب اسلامی را مستحکم تر خواهد کرد.

 جناب آقای عباس قدیانی از همشهریان هنرمند با دل نوشته هایی برای شهدای عزیز روستایمان کلنجین، این وظیفه را به خوبی انجام می دهند. ایشان در آخرین نوشته خود به ویژگی های شخصیتی هم رزم شهید چمران، شهید بزرگوار رمضانعلی قدیانی اشاره کرده است.  

امروز با دلی خسته اما امیدوار آمده ام تا زیارتتان کنم و در این روزگار فقر محبت ها، نگاهمان لبریز از باده التماس به شماست.

مرا بالی است از پرواز مانده

قدمهایی است در آغاز مانده

شهیدان، برایمان دعا کنید این غبار و گناه از دلهای ما زدوده شود و به آرامش برسیم. قلم عاجز است از ایثار و مقاومت و از رشادتهای آنان چیزی بنویسد. از کدامین حدیث دریا، و چگونه از لاله های سرخ شقایق که در فکه شلمچه، هویزه، سوسنگرد، بستان و خرمشهر ... بازگو کنم. خاطره مردانی پیش روی ماست که دلهایشان به زلالی آب و شکوه عشق را با شکفتن در خون خود تعبیه کردند، لبریز از معرفت و عشق بودند در اینجا سخن از پرستوی عاشقی بود. با نام شهید رمضانعلی قدیانی که زادگاهش روستای کلنجین بود. بزرگ مردی که عاشق اهل بیت بود و راه شهادت را برگزید آهسته بال گشود و آسمانی شد خدا را در سجده هایش می ستود و برای رضای حق گام بر می داشت.

سال 59، صدای آژیر و خطر، جنگ، هم همه و شلوغی بمباران و تجاوز دشمن و آماده شدن  مردم برای نبردی طولانی و او  هم در اوج جوانی بیاری سردار بزرگ جبهه های جنگ، شهید چمران شتافت. کیست که در کنار این عارف دلسوخته و رزمنده و معلم اخلاق قرار گیرد و درس عشق به حق تعالی را نیاموزد. همان شهیدی که می گفت: خدایا، همه وجودم از اشک می جوشد، می لرزد، می سوزد و خاکستر می شود. اشک شده ام و دیگر هیچ، به من اجازه بده تا در جوارت قربانی شوم و برخاک ریخته شوم و از وجود اشکم غنچه ایی بشکفد که نسیم عشق و عرفان و فداکاری از آن سرچشمه گیرد...

آری در حالیکه زخمهای تنش حاصل آزاد سازی سوسنگرد و بستان بود، شهری که آن همه شقایق در دل کاشت. ولی عشق به پرواز او را راهی منطقه دو قلو شرهانی نمود و در این منطقه به شهادت رسید. منطقه ای که سالها پیکر این شهید را به امانت در دل خود جای داده بود.

چقدر تجربه کردم غم نیامدنت را

به روی سینه فشردم، حضور پیراهنت را

منطقه ایی که بوی رشادت و عطر دلنواز شهادت می وزید و خون غیرت و مردانگی آن دیار را می توان دید، و اینک تو رفته ایی و من با غمی جانکاه که بر شانه هایم سنگینی می کند، و زمزمه ای بر لبم:

کجائید ای شهیدان خدایی

بلا جویان دشت کربلایی

کجائید ای سبک روحان عاشق

پرنده تر ز مرغان هوایی

نویسنده: عباس قدیانی

 

    

کلنجین وطن من ...
ما را در سایت کلنجین وطن من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rezadamira بازدید : 152 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 14:53